نان و سیمان

 

ده ما درگیربا طوفان شده

هیچ کس فکر نکرد دراین آبادی ویران شده

دیگر نان نیست

و همه مردم شهر بانگ برداشتندکه

چراسیمان نیست؟

و دنیا گفت :چرا در اینان

باطن زیبا نیست؟

وکسی فکر نکرد که چرا

ایمان نیست؟

و زمانی شده که به غیر از انسان

هیچ چیز ارزان نیست

گفتم: چرا؟ باخود پنداشتند:

به ما شبیه است. ولی انسان نیست...

شعر از دوست خوبم پدرام

نظرات 5 + ارسال نظر
بازاریاب شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:45 ق.ظ http://www.adinehbook.com

دوست داری پولدار بشی؟ هر کلیک 80 ریال!

جیگر شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:37 ب.ظ

منم نظرم همینه

پدرام ایزدفر چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 06:09 ب.ظ http://monolog.blogsky.com

سلام اقای امین سالاری وب لاگ واقعا زیبایی دارید لطفا سلام مرا به پدر و خانواده خود برسانید دوست دار شما ....پدی پدی پدی پدی پدی پدی پدی پدی...

پترات / حرف مفت چهارشنبه 20 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:11 ب.ظ http://paterat.blogsky.com/

سلام ...
پترات / حرف مفت با چشمهایی که نمی بینند ...
بروز شد ٪

آدم دات کام سه‌شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:34 ق.ظ http://adam-datcom.blogsky.com/

سلام دوست خوبم مطلبت را خواندم روست دارم به روزباشی و وبلاگستان هرمزگانیها پررونق تر از تمام وبلاگهای دنیاباشد.به ما هم سربزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد